در برابر
فارسی به انگلیسی
in front of, before
against, beside, from, versus, vis-à-vis, to
فارسی به عربی
ل , مقابل
آلی , ضد
آلی , ضد
ل , مقابل
مترادف و متضاد
در، نزد، طرف، بر حسب، در برابر، به، بسوی، پیش، بطرف، برای، سوی، تا نسبت به، روبطرف
در، در برابر، بسوی، پیش، بطرف، سوی، تا نسبت به، روبطرف
با، مجاور، مخالف، ضد، علیه، در برابر، در مقابل، بر، به، برعلیه، برضد، بسوی
در برابر، در مقابل، برضد
در برابر، در مقابل، مربوط به، بجای، برای اینکه، بواسطه، در مدت، برای، بخاطر، به منظور، بجهت، از طرف، به بهای، برله، بقدر، بطرفداری از
فرهنگ فارسی
۱ - مقابل روبرو . ۲ - بمثابه بمنزلت . توضیح باین معنی لازم الاضافه است .
دانشنامه عمومی
در برابر (آلبوم). «در برابر» آلبومی از سپولترا است که در سال ۱۹۹۸ میلادی منتشر شد.
wiki: در برابر (آلبوم)
پیشنهاد کاربران
بجای
در قبال. . . . .
کلمات دیگر: