کلمه جو
صفحه اصلی

دختر خوانده

فارسی به انگلیسی

adopted daughter

فارسی به عربی

بنت الزوجة

مترادف و متضاد

stepdaughter (اسم)
دختر خوانده، نادختری

فرهنگ فارسی

دختری که از جانب مرد یا زنی بفرزندی پذیرفته شده باشد

لغت نامه دهخدا

دخترخوانده. [ دُ ت َ خوا / خا دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) دختری که از جانب مرد یا زنی بفرزندی پذیرفته شده باشد. کودکی مادینه که زنی یا مردی او را به فرزندی خود پذیرفته باشد. || نادختری. دختر زن از شوهر دیگر. دختر شوهر از زن دیگر.

فرهنگ عمید

دختری که کسی او را به فرزندی قبول کرده باشد.


کلمات دیگر: