مالک بودن بدست آوردن
تصرف داشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تصرف داشتن. [ ت َ ص رْ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) مالک بودن. بدست آوردن. قدرت داشتن. ( ناظم الاطباء ) :
تصرف در مزاج عالم از فیض سخن دارم
چراغی کرده ام روشن که در هر انجمن دارم.
تصرف در مزاج عالم از فیض سخن دارم
چراغی کرده ام روشن که در هر انجمن دارم.
ناصرعلی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: