آواز کردن
تصویت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تصویت. [ ت َص ْ ] ( ع مص ) آواز کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
تصویة. [ ت َص ْی َ ] ( ع مص ) خشک شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || خشک کردن پستان ناقه ز بهر فربهی. ( تاج المصادر بیهقی ). شیر نادوشیدن ناقه و مانند آن را تا فربه شود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بار ناکردن شتر را و بمراد او گذاشتن تا گشن قوی گردد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). شتر برای گشنی پروردن. ( زوزنی ).
تصویة. [ ت َص ْی َ ] ( ع مص ) خشک شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || خشک کردن پستان ناقه ز بهر فربهی. ( تاج المصادر بیهقی ). شیر نادوشیدن ناقه و مانند آن را تا فربه شود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بار ناکردن شتر را و بمراد او گذاشتن تا گشن قوی گردد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). شتر برای گشنی پروردن. ( زوزنی ).
تصویت . [ ت َص ْ ] (ع مص ) آواز کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: