عمل شیر انداز یا شجاعت و بهادری و دلیری .
شیر اندازی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شیراندازی. [ اَ ] ( حامص مرکب ) عمل شیرانداز. غالب آمدن بر شیر با مکر و حیله :
رو تو روبه بازی خرگوش بین
مکر شیراندازی خرگوش بین.
رو تو روبه بازی خرگوش بین
مکر شیراندازی خرگوش بین.
مولوی.
|| شجاعت و بهادری و دلیری. ( ناظم الاطباء ). توانایی و کاردانی و آشنایی به فن و رمز کارها.کلمات دیگر: