تصابب. [ ت َ ب ُ ] ( ع مص ) باقی آب خوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || زیستن بقیه عمر :
لقوم تصاببت المعیشة بعدهم
اعز علی َّ من عفاء تغیرا.
ای فقدهم اشد علی َّ من الشیب.
لقوم تصاببت المعیشة بعدهم
اعز علی َّ من عفاء تغیرا.
ای فقدهم اشد علی َّ من الشیب.
( از اقرب الموارد ).