کلمه جو
صفحه اصلی

حراشه

لغت نامه دهخدا

حراشه. [ ح َ ش َ ] ( اِخ ) ابن... کاتب ابن ابی الساج. رجوع به اوراق صولی ص 27 شود.


کلمات دیگر: