کلمه جو
صفحه اصلی

یکی بود یکی نبود

فارسی به انگلیسی

once upon a time

دانشنامه عمومی

یکی بود یکی نبود عبارتی است که گویندهٔ قصهٔ کودکان در سرآغاز نقل داستان آن را به زبان می آورد، سپس به شرح داستان می پردازد.
یکی بود یکی نبود (مجموعه داستان) اثر جمالزاده
یکی بود یکی نبود (فیلم ۱۳۷۹)
یکی بود یکی نبود (آلبوم) اثر رضا صادقی
یکی بود یکی نبود می تواند به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
یکی بود یکی نبود (فیلم). یکی بود یکی نبود (فیلم) فیلمی به کارگردانی ایرج طهماسب و نویسندگی حمید جبلی، ایرج طهماسب ساختهٔ سال ۱۳۷۹ است.

یکی بود یکی نبود (مجموعه تلویزیونی). یکی بود، یکی نبود یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۷۸ به کارگردانی جواد ارشاد، می باشد که از شبکه یک پخش شد. این مجموعه در ۱۳ قسمت تهیه شد.
داریوش اسدزاده
کامران فیوضات
جمشید مشایخی
رامین نعمتی
حمید مهرآرا
زهره صفوی
ژاله علو
سمیرا سیاح
زهره فکور صبور
محمدرضا نوروزی
افسانه خلیلی
منوچهر بهروج
کورش زارع پناه
بیتا عبائیان
علی گلزاده
عباس قلیچ لو
محمدعلی قلیچ لو
عباد نظری
امیرحسین گرایلی
علیرضا هدایتی
سیروس اسنقی

یکی بود یکی نبود (مجموعه داستان). یکی بود و یکی نبود مجموعه ای متشکل از یک دیباچه٬ شش داستان کوتاه و مجموعه ای از کلمات عوامانۀ فارسی نوشتۀ سید محمدعلی جمالزاده است که در سال ۱۳۰۰ منتشر شده است. این کتاب را آغازگر ادبیات واقع گرای فارسی و داستان کوتاه نویسی در ایران دانسته اند.
«YEKI BUD, YEKI NABUD». Encyclopaedia Iranica. دریافت شده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۵.
«محمدعلی جمالزاده (۱۲۷۱-۱۳۷۶) نخستین نویسندۀ ایرانی است که با قصد و نیت آگاهانه صناعت داستان نویسی اروپایی را به کار گرفت.»
مقدمه ای که او برای این کتاب نوشته به جهت نشان دادن اهداف کلی و اندیشۀ نویسنده بسیار بااهمیت است. او در این مقدمه ابتدا به استبداد ادبی در ایران اشاره می کند. «عموما همان جوهر استبداد سیاسی ایرانی که مشهور جهان است در ماده ادبیات نیز دیده می شود به این معنی که شخص نویسنده وقتی قلم در دست می گیرد نظرش تنها متوجه گروه فضلا و ادباست و اصلا التفاتی به سایرین ندارد و حتی اشخاص بسیاری را نیز که سواد خواندن و نوشتن دارند و نوشته های ساده و بی تکلف را به خوبی می توانند بخوانند و بفهمند هیچ در مدنظر نمی گیرد و خلاصه آنکه پیرامون «دموکراسی ادبی» نمی گردد.» او سپس به ساده نویسی و گرایش به رمان نویسی در کشورهای دیگر اشاره می کند و فوایدی چند برای این نوع ادبی برمی شمرد: کسب معلومات برای افرادی که فرصت علم آموزی با کمک مدارس و کتب را ندارند٬ آشنا کردن اقشار مختلف جامعه با اوضاع یکدیگر و نزدیک کردن آن ها به هم٬ نمایاندن احوال ملل دیگر٬ و مهم ترین فایدۀ آن که فایدۀ زبانی است. جمالزاده رمان را به جعبۀ حبس صوت طبقات و دسته های مختلف ملت تشبیه می کند و می گوید انشای قدیمی نمی تواند در این زمینه به کار بیاید. او پیشنهاد می کند نویسندگان کلماتی که در گفتار مردم به کار می رود را در آثار خود استعمال کنند تا این کلمات به مرور زمان فراموش نشوند و سرمایۀ ثروت زبان ازدیاد یابد و از این رهگذر ادبیات ما نیز جانی دوباره بگیرد. « و البته همین که اهل دانش و بینش به کار نوشتن مشغول شدند به تدریج ذوق سلیم و طبع روشن آن ها با مراعات قواعد و ملاحظه ضروریات به طوری که منافی با روح زبان نباشد کلمات و اصطلاحات تازه داخل زبان نموده و زبان هم در ضمن حلاجی و ورزیده شده و همان طور که ورزش جسمانی در عروق و شریان انسانی خون و قوت تازه روان می سازد در عروق ادبیات هم خون تازه دوان و کم کم ادبیات ما نیز صاحب آب و تاب و حال و جمال گردیده و مانند ادبیات قدیممان مایه افتخار و مباهات هر ایرانی خواهد گردید.»
جمالزاده در اولین داستان کوتاه این مجموعه٬ فارسی شکر است٬ نیز به دغدغۀ زبان که در مقدمه مطرح شد پرداخته است. در این داستان تیپ های مختلف جامعه گرد هم می آیند و رمضان که حرف هیچ یک را نمی فهمد سردرگم می ماند. همچنین فراهم آوردن مجموعه کلمات عوامانه در انتهای کتاب تلاش دیگری برای احقاق اهدافی است که او در مقدمه به آن ها اشاره کرده است. البته برخی بر رویه ای که او در استعمال کلمات عوامانه در پیش گرفته بود انتقاداتی وارد می کنند: « مشکل دیگر جمالزاده این است که چنان در محاوره ای و عامیانه کردن زبان افراط می کند که یادش می رود زن و مرد و همۀ اصناف مردم٬ یک زبانه نیستند.» «اما توجه بسیار به اصطلاحات و ضرب المثل های عامیانه٬ نخستین داستان های کوتاه را دارای نثری اغراق آمیز می کند. در یکی بود و یکی نبود گاه داستان فدای فرهنگ عامه گرایی شده است. جمالزاده معترف است که از قالب داستان به عنوان وسیله ای برای جمع آوری و حفظ امثال و حکم استفاده کرده است.» اما به هر ترتیب نمی توان از تأثیر جمالزاده و افراد دیگری که در راه نزدیک کردن زبان آثار ادبی به مردم تلاش می کردند چشم پوشی کرد.

پیشنهاد کاربران

روزی و روزگاری
روزی بود و روزکاری


کلمات دیگر: