علی خلوتی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
علی خلوتی . [ ع َ ی ِ خ َ وَ ] (اِخ ) ابن حجازی بن محمد بیومی حسنی ادریسی شاذلی شافعی خلوتی دمرداشی احمدی . رجوع به علی بیومی شود.
علی خلوتی. [ ع َی ِ خ َ و ] ( اِخ ) ابن عثمان بن علی بن عمر علوی طولقی جزائری حسنی خلوتی مالکی. رجوع به علوی طولقی شود.
علی خلوتی. [ ع َ ی ِ خ َ وَ ] ( اِخ ) ابن عثمان خلوتی ضریر، مشهور به ناظم الدرر. فقیه حنفی و شاعر بود. او را ارجوزه ای است در فروع فقه حنفی ، که در سال 1069 هَ. ق. از سرودن آن فراغت یافت.( از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الفقه الحنفی ص 23 ).
علی خلوتی. [ ع َ ی ِ خ َ وَ ] ( اِخ ) ابن محمد قسطمونی رومی خلوتی شعبانی ( علی اطول... )، مشهور به قره باش. رجوع به علی اطول قره باش شود.
علی خلوتی. [ ع َ ی ِخ َ وَ ] ( اِخ ) ابن مسلم بن محمدبن علی سلمی دمشقی شافعی خلوتی ، مشهور به ابن سهروردی و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به جمال الاسلام. رجوع به علی سهروردی شود.
علی خلوتی . [ ع َ ی ِ خ َ وَ ] (اِخ ) ابن عثمان خلوتی ضریر، مشهور به ناظم الدرر. فقیه حنفی و شاعر بود. او را ارجوزه ای است در فروع فقه حنفی ، که در سال 1069 هَ . ق . از سرودن آن فراغت یافت .(از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الفقه الحنفی ص 23).
علی خلوتی . [ ع َ ی ِ خ َ وَ ] (اِخ ) ابن محمد قسطمونی رومی خلوتی شعبانی (علی اطول ...)، مشهور به قره باش . رجوع به علی اطول قره باش شود.
علی خلوتی . [ ع َ ی ِخ َ وَ ] (اِخ ) ابن مسلم بن محمدبن علی سلمی دمشقی شافعی خلوتی ، مشهور به ابن سهروردی و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به جمال الاسلام . رجوع به علی سهروردی شود.
علی خلوتی . [ ع َی ِ خ َ و ] (اِخ ) ابن عثمان بن علی بن عمر علوی طولقی جزائری حسنی خلوتی مالکی . رجوع به علوی طولقی شود.