کلمه جو
صفحه اصلی

کسول

عربی به فارسی

سست , تنبل


فرهنگ فارسی

در گذرنده در کارها یا شتابکار و جلد

لغت نامه دهخدا

کسول. [ ک َ ] ( ع ص ) زن سست و تنبل. ( ناظم الاطباء ).زن سست. ( منتهی الارب ). || جاریة کسول ؛ دختر نازپرورده که از مجلس خود بیرون نرود و هو مدح لها. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: