کلمه جو
صفحه اصلی

فیاحه

لغت نامه دهخدا

فیاحة. [ ف َی ْ یا ح َ ] (ع ص ) ناقة فیاحة؛ ماده شتر بزرگ پستان بسیارشیر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مؤنث فَیّاح . (اقرب الموارد). رجوع به فَیّاح شود.


( فیاحة ) فیاحة. [ ف َی ْ یا ح َ ] ( ع ص ) ناقة فیاحة؛ ماده شتر بزرگ پستان بسیارشیر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || مؤنث فَیّاح. ( اقرب الموارد ). رجوع به فَیّاح شود.


کلمات دیگر: