کلمه جو
صفحه اصلی

قلزمی

لغت نامه دهخدا

قلزمی. [ ق ُ زُ ] ( ص نسبی ) نسبت است به قلزم. ( معجم البلدان ). || قسمی مروارید. ( الجماهر بیرونی ص 125 ).

قلزمی. [ ق ُ زُ ] ( اِخ ) حسن بن یحیی بن حسن. از راویان است. وی از عبداﷲبن جارود نیشابوری و جز او روایت کند. وفات وی به سال 385 هَ. ق. اتفاق افتاد. ( معجم البلدان ).

قلزمی . [ ق ُ زُ ] (اِخ ) حسن بن یحیی بن حسن . از راویان است . وی از عبداﷲبن جارود نیشابوری و جز او روایت کند. وفات وی به سال 385 هَ . ق . اتفاق افتاد. (معجم البلدان ).


قلزمی . [ ق ُ زُ ] (ص نسبی ) نسبت است به قلزم . (معجم البلدان ). || قسمی مروارید. (الجماهر بیرونی ص 125).



کلمات دیگر: