علی حرانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
علی حرانی. [ ع َ ی ِ ح َرْ را ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان بن شبیب بن حمدان بن شبیب حنبلی حرانی ، ملقّب به نورالدین. ادیب بود و در طب نیز اطلاعاتی داشت. وی در سال 747 هَ.ق. در قید حیات بود. او راست : جامعالفنون. ( از معجم المؤلفین بنقل از الدررالکامنه ابن حجر ج 3 ص 59 ).
علی حرانی. [ ع َ ی ِ ح َرْ را ] ( اِخ ) ابن عمربن احمدبن عماربن احمدبن علی بن عبدوس حرانی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن عبدوس. مفسر و واعظ و فقیه قرن ششم هجری بود. در سال 510 یا 511 هَ. ق. متولد شد و در 558 هَ. ق. درگذشت. او راست :1 - تفسیری بزرگ. 2 - کتاب المذهب فی المذهب. 3 - مجالس وعظ. ( از معجم المؤلفین بنقل از ذیل طبقات الحنابله ابن رجب ص 206. شذرات الذهب ابن عماد ج 4 ص 183 ).
علی حرانی. [ ع َ ی ِ ح َرْ را ] ( اِخ ) ابن عیسی حرانی. او راست : عجائب البحر، که آن را برای المقتدر تألیف کرده است. ( از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1126 ).
علی حرانی . [ ع َ ی ِ ح َرْ را ] (اِخ ) ابن حسین بن علی بن علان بن عبدالرحمان ، مشهور به ابن حرانی و مکنّی به ابوالحسن . محدث و مورخ و اهل خراسان بود. وی در سال 355 هَ . ق . درگذشت . او راست : تاریخ الجزیرة. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 76) (از هدیةالعارفین ج 1 ص 681).
علی حرانی . [ ع َ ی ِ ح َرْ را ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن شبیب بن حمدان بن شبیب حنبلی حرانی ، ملقّب به نورالدین . ادیب بود و در طب نیز اطلاعاتی داشت . وی در سال 747 هَ .ق . در قید حیات بود. او راست : جامعالفنون . (از معجم المؤلفین بنقل از الدررالکامنه ٔ ابن حجر ج 3 ص 59).
علی حرانی . [ ع َ ی ِ ح َرْ را ] (اِخ ) ابن عمربن احمدبن عماربن احمدبن علی بن عبدوس حرانی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن عبدوس . مفسر و واعظ و فقیه قرن ششم هجری بود. در سال 510 یا 511 هَ . ق . متولد شد و در 558 هَ . ق . درگذشت . او راست :1 - تفسیری بزرگ . 2 - کتاب المذهب فی المذهب . 3 - مجالس وعظ. (از معجم المؤلفین بنقل از ذیل طبقات الحنابله ٔ ابن رجب ص 206. شذرات الذهب ابن عماد ج 4 ص 183).
علی حرانی . [ ع َ ی ِ ح َرْ را ] (اِخ ) ابن عیسی حرانی . او راست : عجائب البحر، که آن را برای المقتدر تألیف کرده است . (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1126).