کلمه جو
صفحه اصلی

قلعه بالا

لغت نامه دهخدا

قلعه بالا. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش کوهپایه شهرستان اصفهان ، واقع در 10هزارگزی خاورکوهپایه و 5هزارگزی جنوب شوسه ٔ اصفهان به یزد، سکنه ٔ آن 57 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


قلعه بالا. [ ق َ ع َ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 12 هزارگزی جنوب بستان آباد و 8 هزارگزی شوسه ٔ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر، سکنه ٔ آن 330 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، یونجه ، شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


قلعه بالا. [ ق َع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش بیارجمند، شهرستان شاهرود، واقع در 2000گزی خاور بیار. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است سکنه ٔ آن 550 تن ، آب آن از قنات و محصول آن غلات ، بنشن ، تنباکو،پنبه ، بادام ، پسته و شغل اهالی زراعت و گله داری است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


قلعه بالا. [ ق َ ع َ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 12 هزارگزی جنوب بستان آباد و 8 هزارگزی شوسه میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر، سکنه آن 330 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، یونجه ، شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قلعه بالا. [ ق َ ع َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش کوهپایه شهرستان اصفهان ، واقع در 10هزارگزی خاورکوهپایه و 5هزارگزی جنوب شوسه اصفهان به یزد، سکنه آن 57 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

قلعه بالا. [ ق َع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش بیارجمند، شهرستان شاهرود، واقع در 2000گزی خاور بیار. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است سکنه آن 550 تن ، آب آن از قنات و محصول آن غلات ، بنشن ، تنباکو،پنبه ، بادام ، پسته و شغل اهالی زراعت و گله داری است راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

دانشنامه عمومی

قلعه بالا ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
قلعه بالا (بم)
قلعه بالا (ورامین)


کلمات دیگر: