کلمه جو
صفحه اصلی

علی زمزمی

لغت نامه دهخدا

علی زمزمی. [ ع َ ی ِ زَ زَ ] ( اِخ ) ابن الفرج زمزمی ( علی خلیفة... ). رجوع به علی خلیفة شود.

علی زمزمی. [ ع َ ی ِ زَ زَ ] ( اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن علی بن محمدبن داود بیضاوی الاصل مکی شافعی. مشهور به زمزمی و ملقب به نورالدین. فقیه و اصولی و عالم به فرایض و ریاضی دان و شاعر بود.در مکه تولد یافت و در سال 885 هَ. ق. در همانجا درگذشت. او راست : 1- کنزالطلاب فی الحساب. 2- مشرع الفائض فی الفرائض. 3- منظومه تحفةالطلاب. 4- منظومه فتح الوهاب فی علم الحساب. ( از معجم المؤلفین از الضوءاللامع سخاوی ج 5 ص 291 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 253 و ج 2 ص 176 و هدیة العارفین بغدادی ج 2 ص 737 ).

علی زمزمی . [ ع َ ی ِ زَ زَ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن علی بن محمدبن داود بیضاوی الاصل مکی شافعی . مشهور به زمزمی و ملقب به نورالدین . فقیه و اصولی و عالم به فرایض و ریاضی دان و شاعر بود.در مکه تولد یافت و در سال 885 هَ . ق . در همانجا درگذشت . او راست : 1- کنزالطلاب فی الحساب . 2- مشرع الفائض فی الفرائض . 3- منظومه ٔ تحفةالطلاب . 4- منظومه ٔ فتح الوهاب فی علم الحساب . (از معجم المؤلفین از الضوءاللامع سخاوی ج 5 ص 291 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 253 و ج 2 ص 176 و هدیة العارفین بغدادی ج 2 ص 737).


علی زمزمی . [ ع َ ی ِ زَ زَ ] (اِخ ) ابن الفرج زمزمی (علی خلیفة...). رجوع به علی خلیفة شود.



کلمات دیگر: