کلمه جو
صفحه اصلی

قلصه

لغت نامه دهخدا

( قلصة ) قلصة. [ ق َ ل َ ص َ ] ( ع اِ ) آب گردآمده در چاه وبلندشده. ج ، قلصات. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

قلصة. [ ق ُ ل ُ ص َ ] ( اِخ ) شهر کوچکی است در اسپانیا که هنوز دارای خصوصیات شهرهای عربی است. اطراف آن باغهای پرتقال و نخلستانها است. رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 115 و رجوع به اسپانیا و اسپانی شود.

قلصة. [ ق َ ل َ ص َ ] (ع اِ) آب گردآمده در چاه وبلندشده . ج ، قلصات . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


قلصة. [ ق ُ ل ُ ص َ ] (اِخ ) شهر کوچکی است در اسپانیا که هنوز دارای خصوصیات شهرهای عربی است . اطراف آن باغهای پرتقال و نخلستانها است . رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 115 و رجوع به اسپانیا و اسپانی شود.



کلمات دیگر: