کلمه جو
صفحه اصلی

رخیمه

لغت نامه دهخدا

( رخیمة ) رخیمة. [ رَ م َ ] ( ع ص ) جاریة رخیمة؛ دختر نرم و آسان گوی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). و رجوع به رخیم شود.

رخیمة. [ رَ م َ ] (ع ص ) جاریة رخیمة؛ دختر نرم و آسان گوی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). و رجوع به رخیم شود.



کلمات دیگر: