کلمه جو
صفحه اصلی

خدار

لغت نامه دهخدا

خدار. [ خ ُ ] (اِخ ) نام اسپ قتال کلابی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).


خدار. [ خ ُ ] ( اِخ ) نام اسپ قتال کلابی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

خدار.[ خ َ ] ( ع اِ ) یک نوع گلبنی. || یک قسم نهالی. ( از ناظم الاطباء ). نوعی دوشکی است ( رونهالی ). || نوعی پرده است. ( یادداشت بخط مؤلف ).

خدار. [ خ ِ ] ( ع اِ ) آلتی است که دجر را با لومه جمع میکند. ( از متن اللغة ).

خدار. [ خ ِ ] ( اِخ ) قلعتی بعربستان بوده است که از آنجا تا صنعاء یک روز راه فاصله داشته بعضی آن را «ذوالخدار»و جز آن آورده اند. ( از معجم البلدان ).

خدار. [ خ ِ ] (ع اِ) آلتی است که دجر را با لومه جمع میکند. (از متن اللغة).


خدار. [ خ ِ ] (اِخ ) قلعتی بعربستان بوده است که از آنجا تا صنعاء یک روز راه فاصله داشته بعضی آن را «ذوالخدار»و جز آن آورده اند. (از معجم البلدان ).


خدار.[ خ َ ] (ع اِ) یک نوع گلبنی . || یک قسم نهالی . (از ناظم الاطباء). نوعی دوشکی است (رونهالی ). || نوعی پرده است . (یادداشت بخط مؤلف ).


دانشنامه عمومی

خُدار (به اسپانیایی: Jódar) یکی از دهستان های استان خائن در کشور اسپانیا است. این شهر با مساحت ۱۴۸ کیلومتر مربع، ۱۲۱۱۷ تن جمعیت دارد.
مختصات: ۳۷°۵۰′ شمالی ۳°۲۱′ غربی / ۳۷٫۸۳۳°شمالی ۳٫۳۵۰°غربی / 37.833; -3.350


کلمات دیگر: