کلمه جو
صفحه اصلی

ردیم

فارسی به انگلیسی

rhodium

فرهنگ فارسی

نام دلاوری است و بسبب بزرگی و خلقت این نام گرفته است .

لغت نامه دهخدا

ردیم. [ رَ ] ( ع ص ) ثوب ردیم ؛ جامه کهنه. ج ، رُدُم. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). جامه پیوندبست. ( مهذب الاسماء ).

ردیم. [ رَ ]( اِخ ) نام دلاوری است و بسبب بزرگی خلقت این نام گرفته است. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

ردیم . [ رَ ] (ع ص ) ثوب ردیم ؛ جامه ٔ کهنه . ج ، رُدُم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). جامه ٔ پیوندبست . (مهذب الاسماء).


ردیم . [ رَ ](اِخ ) نام دلاوری است و بسبب بزرگی خلقت این نام گرفته است . (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).



کلمات دیگر: