کلمه جو
صفحه اصلی

رذول

فرهنگ فارسی

جمع رذل

لغت نامه دهخدا

رذول. [ رُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ رَذْل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). رجوع به رذل و ارذال و اراذل شود.


کلمات دیگر: