کلمه جو
صفحه اصلی

رداعه

لغت نامه دهخدا

( رداعة ) رداعة. [ رِ ع َ ] ( ع اِ ) خانه مانندی است که جهت شکار گرگ و کفتار بنا کنند. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). خانه گونه ای است که در آن گرگ و کفتار را شکار کنند. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به رداحة شود.

رداعة. [ رَدْ دا ع َ ] ( ع ص ) تأنیث رَدّاع. قال [ الشیخ الرئیس ] فی مقالته فی الهندبا: فیه [ ای فی بانونج ] قوة رداعة. ( یادداشت مؤلف ).

رداعة. [ رَدْ دا ع َ ] (ع ص ) تأنیث رَدّاع . قال [ الشیخ الرئیس ] فی مقالته فی الهندبا: فیه [ ای فی بانونج ] قوة رداعة. (یادداشت مؤلف ).


رداعة. [ رِ ع َ ] (ع اِ) خانه مانندی است که جهت شکار گرگ و کفتار بنا کنند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). خانه گونه ای است که در آن گرگ و کفتار را شکار کنند. (از اقرب الموارد). و رجوع به رداحة شود.



کلمات دیگر: