کلمه جو
صفحه اصلی

رذاه

لغت نامه دهخدا

( رذاة ) رذاة. [ رُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ رَذی . ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ج ِ رَذی ، بیمار گران از بیماری. ( آنندراج ). رجوع به رذی در همه معانی شود.

رذاة. [ رُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رَذی ّ. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ِ رَذی ّ، بیمار گران از بیماری . (آنندراج ). رجوع به رذی در همه ٔ معانی شود.



کلمات دیگر: