کلمه جو
صفحه اصلی

ردینی

لغت نامه دهخدا

ردینی . [ رُ دَ ] (ص نسبی )منسوب است به ردین بن ابی مجلز. (از انساب سمعانی ).


ردینی. [ رُ دَ ] ( ص نسبی )منسوب است به ردین بن ابی مجلز. ( از انساب سمعانی ).

ردینی. [ رُ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب به رُدَینة، نام زنی که نیزه راست میکرد.
- رمح ردینی ؛ منسوب به ردینة زن سمیرة. ( از ناظم الاطباء ). منسوب به ردینة. ( منتهی الارب ). منسوب است به زنی ردینةنام که نیزه راست میکرد. ( از اقرب الموارد ) ( از انساب سمعانی ). و رجوع به ردینة شود.

ردینی . [ رُ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به رُدَینة، نام زنی که نیزه راست میکرد.
- رمح ردینی ؛ منسوب به ردینة زن سمیرة. (از ناظم الاطباء). منسوب به ردینة. (منتهی الارب ). منسوب است به زنی ردینةنام که نیزه راست میکرد. (از اقرب الموارد) (از انساب سمعانی ). و رجوع به ردینة شود.



کلمات دیگر: