قبول نشدن رد شدن مردود شدن
رد گشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رد گشتن. [ رَ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) قبول نشدن. رد شدن. مردود شدن :
گر نیندی واقفان امر کن
در جهان رد گشته بودی این سخن.
گر نیندی واقفان امر کن
در جهان رد گشته بودی این سخن.
مولوی.
و رجوع به رد شدن شود.کلمات دیگر: