حالت خجلت کشیدن حالت شرمگینی
خجلت گری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خجلت گری. [ خ ِ ل َ گ َ ] ( حامص مرکب ) حالت خجلت کشیدن. حالت خجالت کشیدن. حالت شرمساری. حالت شرمگینی. حالت خجلت زدگی :
نیز برآنم که ز خجلت گری
بازرسانم بدل جوهری.
نیز برآنم که ز خجلت گری
بازرسانم بدل جوهری.
میرخسرو ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: