کلمه جو
صفحه اصلی

ثأثاءه

لغت نامه دهخدا

( ثأثاءة ) ثأثاءة. [ ث َءْث َ ءَ ] ( ع مص ) فرونشاندن آتش را. || خواندن تکه را. || دفع کردن از کسی. بازداشتن کسی را از کسی. || دور کردن از جای. بدورداشتن. || فروخوردن غضب. || سخن ثاناک گفتن. || سیراب کردن شتران. || تشنه کردن شتران. ( از اضداد است ). || سیراب شدن شتران. || تشنه شدن آنها.

ثأثاءة. [ ث َءْث َ ءَ ] (ع مص ) فرونشاندن آتش را. || خواندن تکه را. || دفع کردن از کسی . بازداشتن کسی را از کسی . || دور کردن از جای . بدورداشتن . || فروخوردن غضب . || سخن ثاناک گفتن . || سیراب کردن شتران . || تشنه کردن شتران . (از اضداد است ). || سیراب شدن شتران . || تشنه شدن آنها.



کلمات دیگر: