جعلي , قلب , بدلي , جعل کردن , تحريف , تزوير , جعل اسناد , امضاء سازي , سند , سند جعلي
تزییف
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ناسره داشتن نبهره داشتن نادرست خواندن .
نبهره کردن ناسره و ناروان گردانیدن دراهم .
نبهره کردن ناسره و ناروان گردانیدن دراهم .
فرهنگ معین
(تَ یِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - ناخالص کردن مسکوک . ۲ - کوچک کردن . ۳ - مردود گردانیدن .
لغت نامه دهخدا
تزییف. [ت َزْ ] ( ع مص ) نبهره کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). ناسره و ناروان گردانیدن دراهم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ناسره کردن درم. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) : و چون پدرش از این شیوه عاری بود پسر بدین تلبیسات و تزییفات در جنب او عالمی متفوق می نمود. ( جهانگشای جوینی ). || تحقیر و تصغیر کسی. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || بلند و مرتفع ساختن بناء. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).
فرهنگ عمید
ناسره و ناروا کردن مسکوک.
کلمات دیگر: