پسودن

بپساو : ریخت امری از پسودن
دست پسودن : با کنایه ای ایما ، در معنی به کار آغازیدن و دست یازیدن به کار برده شده
به خانِ کی آرش همان نیز هست
ز هر سو ، بیارای و بِپساو دست
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۲۷.
در جای دیگر می نویسد: ( ( پسودن به معنی دست سودن و لمس کردن ، می باید از پت سوتن pat - sutan در پهلوی بر آمده باشد که از پت ( =پیشاوند ) / سوتن ( = سودن ) ساخته شده است . ریخت "بَسودن " آن نیز ، در پارسی ، کاربرد یافته است . ) )
( ( که گر زنده تان دار باید پسود
و گر بودنیها بباید نمود ) )
( همان ، جلد اول ، ص 294. )
ترکی واژه سودن می شود : سورتَّمَک و سؤرومک که با واژه سورتمه فارسی هم ریشه است .