(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) زاهد کردن ، پارسا خواندن .
تزهید
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
تزهید. [ ت َ ] ( ع مص ) خلاف ترغیب. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). بر ناخواهانی برانگیختن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || اندازه کردن نخل. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || کم کردن و کم شمردن چیزی را. || گرامی داشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || در بعضی از نسخ قاموس بمعنی تبخیل آمده است. ( منتهی الارب ). تبخیل. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ عمید
کسی را نسبت به چیزی بی میل و ناخواه کردن.
دانشنامه اسلامی
کلمات دیگر: