کلمه جو
صفحه اصلی

هتره

فرهنگ فارسی

اسم مره گولی و حماقت محکم و استوار

لغت نامه دهخدا

( هترة ) هترة. [ هََ رَ] ( ع اِ ) اسم مرة از هَتْر. ( اقرب الموارد ). || گولی و حماقت محکم و استوار. ( از اقرب الموارد )( از معجم متن اللغة ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
هتره. [ هََ رَ ] ( اِخ ) نام شهر مستحکمی که در جنوب نینوای قدیم قرار داشته و مرکز امارت کوچکی از اعراب بوده است. اردشیر اول پادشاه سامانی مدتی شهر مذکور را در محاصره داشت ، ولی موفق بگشودن آن نشد، سرانجام شاهپور اول پس از مدتها محاصره و جنگ آن را گشود و حکومت اعراب را منقرض کرد . ( از ایران در زمان ساسانیان ، تألیف کریستنسن ، ترجمه رشید یاسمی ). این کلمه در منابع عربی به صورت «الحَضر» آمده است. رجوع به حضر ( الَ... ) شود.

هتره . [ هََ رَ ] (اِخ ) نام شهر مستحکمی که در جنوب نینوای قدیم قرار داشته و مرکز امارت کوچکی از اعراب بوده است . اردشیر اول پادشاه سامانی مدتی شهر مذکور را در محاصره داشت ، ولی موفق بگشودن آن نشد، سرانجام شاهپور اول پس از مدتها محاصره و جنگ آن را گشود و حکومت اعراب را منقرض کرد . (از ایران در زمان ساسانیان ، تألیف کریستنسن ، ترجمه ٔ رشید یاسمی ). این کلمه در منابع عربی به صورت «الحَضر» آمده است . رجوع به حضر (الَ ...) شود.


هترة. [ هََ رَ] (ع اِ) اسم مرة از هَتْر. (اقرب الموارد). || گولی و حماقت محکم و استوار. (از اقرب الموارد)(از معجم متن اللغة) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: