کلمه جو
صفحه اصلی

پزوایی

فرهنگ معین

(پُ ) (ص . ) (عا. ) ۱ - سست و ضعیف به تن و به عقل و به فکر، بی حرکت و بی عمل ، سخت ضعیف . ۲ - بی حمیت .

لغت نامه دهخدا

پزوایی. [ پ ُزْ ] ( ص ) رجوع به پزوائی شود.

پزوائی. [ پ ُزْ ] ( ص ) پزوایی. ( در تداول عوام ) سست. ضعیف به تن و بفکر و عقل. سخت ضعیف. بی حرکت و بی عمل. || بی حمیت.


کلمات دیگر: