اخوان
فارسی به انگلیسی
two brothers
brothers
brethren
فرهنگ فارسی
تثنیه اخ، دو برادر، برادران، جمع اخ
( اسم ) جمع اخ برادران دوستان برادر خواندگان . یا اخوان سلطنت . برادران شاه . یا اخوان صدق . یاران راستین . یا اخوان صفا. ۱ - یاران یکدل و یک جهت . ۲ - درویشان هم مسلک . ۳ - اخوان الصفائ .
هر چه بر روی طعام خورند
( اسم ) جمع اخ برادران دوستان برادر خواندگان . یا اخوان سلطنت . برادران شاه . یا اخوان صدق . یاران راستین . یا اخوان صفا. ۱ - یاران یکدل و یک جهت . ۲ - درویشان هم مسلک . ۳ - اخوان الصفائ .
هر چه بر روی طعام خورند
فرهنگ معین
(اَ خَ ) [ ع . ] (اِ. ) تثنیه اخ ، دو برادر.
(اِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ اَخ ، برادران ، دوستان ، برادرخواندگان .
(اِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ اَخ ، برادران ، دوستان ، برادرخواندگان .
(اَ خَ) [ ع . ] (اِ.) تثنیه اخ ، دو برادر.
(اِ) [ ع . ] (اِ.) جِ اَخ ؛ برادران ، دوستان ، برادرخواندگان .
لغت نامه دهخدا
اخوان . [ اِخ ْ ] (ع اِ) ج ِ اَخ . برادران . دوستان . برادرخواندگان :
بدان ای پدر کان جوانان من
که هستند همزاد و اخوان من
ز خانه مرا چون بدشت آختند
برهنه بچاهم درانداختند.
اخوان بفتح بدین معنی خطاست . (غیاث اللغات ).
بدان ای پدر کان جوانان من
که هستند همزاد و اخوان من
ز خانه مرا چون بدشت آختند
برهنه بچاهم درانداختند.
شمسی (یوسف و زلیخا).
اخوان بفتح بدین معنی خطاست . (غیاث اللغات ).
اخوان . [ اِخ ْ] (معرب ، اِ) خُوان . خِوان . معرب خوان فارسی . (منتهی الارب ). هرچه بر وی طعام خورند. در حدیث است « : حتی ان ّ اهل الاخوان لیجتمعون » و رُوی الخوان .
اخوان. [ اِخ ْ] ( معرب ، اِ ) خُوان. خِوان. معرب خوان فارسی. ( منتهی الارب ). هرچه بر وی طعام خورند. در حدیث است « : حتی ان اهل الاخوان لیجتمعون » و رُوی الخوان.
اخوان. [ اِخ ْ ] ( ع اِ ) ج ِ اَخ. برادران. دوستان. برادرخواندگان :
بدان ای پدر کان جوانان من
که هستند همزاد و اخوان من
ز خانه مرا چون بدشت آختند
برهنه بچاهم درانداختند.
اخوان. [ اِخ ْ ] ( ع اِ ) ج ِ اَخ. برادران. دوستان. برادرخواندگان :
بدان ای پدر کان جوانان من
که هستند همزاد و اخوان من
ز خانه مرا چون بدشت آختند
برهنه بچاهم درانداختند.
شمسی ( یوسف و زلیخا ).
اخوان بفتح بدین معنی خطاست. ( غیاث اللغات ).فرهنگ عمید
۱. = اخ۲
۲. دوستان.
۳. سالکان.
دو برادر.
۲. دوستان.
۳. سالکان.
دو برادر.
دو برادر.
۱. = اخ۲
۲. دوستان.
۳. سالکان.
دانشنامه عمومی
اخوان (axavɒn) به معنی دو برادر و اِخوان (exvɒn) به معنی برادران می توانند به موارد زیر اشاره کنند:
مهدی اخوان ثالث، شاعر ایرانی
محمدصادق اخوان، روحانی ایرانی
هنگامه اخوان، خواننده ایرانی
مهدی اخوان لنگرودی، شاعر ایرانی
نیره اخوان بیطرف، نماینده اصولگرای شهر اصفهان در مجلس پنجم و هفتم
سیدمحمدمهدی اخوانپور، اقتصاددان ایرانی
مهدی اخوان ثالث، شاعر ایرانی
محمدصادق اخوان، روحانی ایرانی
هنگامه اخوان، خواننده ایرانی
مهدی اخوان لنگرودی، شاعر ایرانی
نیره اخوان بیطرف، نماینده اصولگرای شهر اصفهان در مجلس پنجم و هفتم
سیدمحمدمهدی اخوانپور، اقتصاددان ایرانی
wiki: اخوان
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اِخْوان، گروهی مذهبی - سیاسی و نظامی در شبه جزیره عربستان که تحت تأثیر اصول وهابیت بودند و مدتی نقش سیاسی و نظامی در عربستان ایفا کردند.
چنانکه از بیشتر منابع برمی آید، عبدالعزیز بن عبدالرحمان آل سعود برای اسکان بادیه نشینان و سرکوب شیوخ و قبایل مخالف خود در شبه جزیره و دست اندازی به بخش هایی از سرزمین های کشورهای همجوار از قبیل کویت ، جنوب عراق و بخش هایی از اردن و یمن طرح تشکیل این دسته را در اندیشه پرورد و آن را ایجاد کرد و به تقویت آن پرداخت.
← اوج فعالیت ها
آنچه در این میان مهم است، بیان عقاید اخوان و رفتار ایشان است.برخی از نویسندگان کوشیده اند تا شباهت هایی میان اخوان و کارهای ایشان با مسلمانان صدر اول اسلام بیابند، از جمله عدم توجه به پیوندهای قبیله ای، لزوم هجرت ، مبارزه با آنچه از مظاهر شرک می پنداشتند، کوشش برای اشاعه مذهب و تصلّب در کارهای خود تا پای مرگ و شهادت .در نظر اخوان کسی که از مذهب و روش ایشان «وهابیت» پیروی نمی کرد، مسلمان شمرده نمی شد. حتی سلام سنی و شیعی مذهب را هم پاسخ نمی دادند.
← وظایف عمومی هر یک از اخوان
و نیز گفته شده که اینان از حدود سال ۹۱۸م به اجبار مردم را به پذیرش مذهب خود وا می داشتتند. اما فروکش کردن نسبی اختلافات داخلی عربستان و کمتر شدن فشارهای خارجی از سویی و نافرمانی برخی از سران اخوان در طی چند سال از سوی دیگر، باعث شد که جنبش اخوان به تدریج سست شود، تا سرانجام در گارد ملی عربستان با نام « مجاهدون » ادغام شدند و نامی از ایشان برجای نماند.
چنانکه از بیشتر منابع برمی آید، عبدالعزیز بن عبدالرحمان آل سعود برای اسکان بادیه نشینان و سرکوب شیوخ و قبایل مخالف خود در شبه جزیره و دست اندازی به بخش هایی از سرزمین های کشورهای همجوار از قبیل کویت ، جنوب عراق و بخش هایی از اردن و یمن طرح تشکیل این دسته را در اندیشه پرورد و آن را ایجاد کرد و به تقویت آن پرداخت.
← اوج فعالیت ها
آنچه در این میان مهم است، بیان عقاید اخوان و رفتار ایشان است.برخی از نویسندگان کوشیده اند تا شباهت هایی میان اخوان و کارهای ایشان با مسلمانان صدر اول اسلام بیابند، از جمله عدم توجه به پیوندهای قبیله ای، لزوم هجرت ، مبارزه با آنچه از مظاهر شرک می پنداشتند، کوشش برای اشاعه مذهب و تصلّب در کارهای خود تا پای مرگ و شهادت .در نظر اخوان کسی که از مذهب و روش ایشان «وهابیت» پیروی نمی کرد، مسلمان شمرده نمی شد. حتی سلام سنی و شیعی مذهب را هم پاسخ نمی دادند.
← وظایف عمومی هر یک از اخوان
و نیز گفته شده که اینان از حدود سال ۹۱۸م به اجبار مردم را به پذیرش مذهب خود وا می داشتتند. اما فروکش کردن نسبی اختلافات داخلی عربستان و کمتر شدن فشارهای خارجی از سویی و نافرمانی برخی از سران اخوان در طی چند سال از سوی دیگر، باعث شد که جنبش اخوان به تدریج سست شود، تا سرانجام در گارد ملی عربستان با نام « مجاهدون » ادغام شدند و نامی از ایشان برجای نماند.
wikifeqh: اخوان
[ویکی الکتاب] معنی إِخْوَانَ: برادران
ریشه کلمه:
اخو (۹۶ بار)
تعبیر به «إِخْوان» (برادران) یا به خاطر این است که اعمالشان هم ردیف و هماهنگ اعمال شیاطین است، همچون برادرانی که یکسان عمل می کنند; و یا به خاطر آن است که قرین و همنشین شیطان در دوزخند.
ریشه کلمه:
اخو (۹۶ بار)
تعبیر به «إِخْوان» (برادران) یا به خاطر این است که اعمالشان هم ردیف و هماهنگ اعمال شیاطین است، همچون برادرانی که یکسان عمل می کنند; و یا به خاطر آن است که قرین و همنشین شیطان در دوزخند.
wikialkb: إِخْوَان
پیشنهاد کاربران
یاران
برادران
مفرد: اخ، اخو ، اخا ، اخی
برادران
مفرد: اخ، اخو ، اخا ، اخی
اَخَوان: در عربی تثنیه اَخ و به معنای"دو برادر " است. در فارسی معمولا آن را جمع می پندارند.
اِخْوان: برادران
در عربی اَخَوان به فتح اول و دوم تثنیه ی اخ به معنای "دو برادر" است در فارسی معمولاً آن را جمع می پندارند و به معنای" برادران" می گیرند ولی برادران معادل اخوان به کسر اول و سکون دوم است که فی المثل در ترکیب "اِخْوان الصّفا"به کار رفته است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۷. )
اِخْوان: برادران
در عربی اَخَوان به فتح اول و دوم تثنیه ی اخ به معنای "دو برادر" است در فارسی معمولاً آن را جمع می پندارند و به معنای" برادران" می گیرند ولی برادران معادل اخوان به کسر اول و سکون دوم است که فی المثل در ترکیب "اِخْوان الصّفا"به کار رفته است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۷. )
کلمات دیگر: