کلمه جو
صفحه اصلی

ترجی

فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) امید داشتن امیدوار بودن . ۲- ( اسم ) امیدواری . جمع ترجیحت .
شهرکیست آبادان و قدیمترین شهریست اندر طبرستان

فرهنگ معین

(تَ رَ جِّ ) [ ع . ] (مص ل . ) امید داشتن .

لغت نامه دهخدا

ترجی . [ ] (اِخ ) شهرکیست آبادان و قدیمترین شهریست اندر طبرستان . (حدود العالم چ ستوده ص 145).


ترجی . [ ت َ رَج ْ جی ] (ع مص ) امید داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). امید داشتن بچیزی که ممکن باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). امید داشتن به چیزی . (از اقرب الموارد) (از المنجد). اظهار خواستن چیزی ممکن یا کراهت از آن . (از تعریفات جرجانی ). امید داشتن به چیزی که بحصول آن اطمینان نبود، و فرق ترجی با تمنی آنست که در تمنی گاه آنچه مورد تمنا بود محالست چون لیت الشباب یعود (کاش جوانی بازمیگشت ) لیکن در ترجی آنچه مورد رجاء است ممکن باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).


ترجی. [ ت َ رَج ْ جی ] ( ع مص ) امید داشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). امید داشتن بچیزی که ممکن باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). امید داشتن به چیزی. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). اظهار خواستن چیزی ممکن یا کراهت از آن. ( از تعریفات جرجانی ). امید داشتن به چیزی که بحصول آن اطمینان نبود، و فرق ترجی با تمنی آنست که در تمنی گاه آنچه مورد تمنا بود محالست چون لیت الشباب یعود ( کاش جوانی بازمیگشت ) لیکن در ترجی آنچه مورد رجاء است ممکن باشد. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

ترجی. [ ] ( اِخ ) شهرکیست آبادان و قدیمترین شهریست اندر طبرستان. ( حدود العالم چ ستوده ص 145 ).

فرهنگ عمید

امیدوار شدن، امید داشتن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ترجی به امیدوار بودن به امور ممکن قریب الوقوع اطلاق می شود.
«ترجی» به معنای امیدوار بودن و از اقسام انشا و طلب است که فقط درباره ممکنات به کار می رود؛ برخلاف «تمنی» درباره امور ممکن و محال هر دو به کار می رود. تفاوت دیگر این که ترجی در امور قریب الوقوع است، و تمنی در امور بعید.

پیشنهاد کاربران

ترجی ( رَجْو ) به معنی به تاخیر می اندازی .
"تُرجی مَن تَشاءُ مِنهُنَّ" : ( موعد ) هریک از همسرانت را که بخواهی ( میتوانی ) به تاخیر اندازی.
سوره احزاب/آیه ۵۱


کلمات دیگر: