کلمه جو
صفحه اصلی

ترصیف

فرهنگ فارسی

مبالغه رصف بخوبی بهم ملصق کردن سنگها را در سنگفرش یا آنستکه نسبت هر حرفی را با حرف دیگر در وضع رعایت کنند یا بستن پی نازک باطراف سر تیر .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - منظم گردانیدن . ۲ - استوار شدن ، محکم شدن .

لغت نامه دهخدا

ترصیف. [ ت َ ] ( ع مص ) مبالغه رصف. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). بخوبی بهم ملصق کردن سنگها را در سنگفرش. ( ناظم الاطباء ). || ( اصطلاح علم خط )آن است که نسبت هر حرفی را با حرف دیگر در وضع رعایت کنند. ( نفایس الفنون ). || بستن پی نازک به اطراف سر تیر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به رصف شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برهم نهادن و به هم چسبانیدن سنگها و خشتها را ترصیف گویند.
از آن به مناسبت در باب صلح سخن رفته است.
هرگاه دو نفر بر سر دیواری که بین دو ملک است نزاع کنند و هرکدام مدعی مالکیت آن باشد در صورتی که دیوار به ساختمان یکی از آن دو به‏گونه ترصیف اتصال داشته باشد- یعنی سنگها و آجرهای دیوار درون سنگها و خشتهای ساختمان، کار گذاشته شده باشد- قول مالک ساختمان یاد شده در صورت عدم وجود بینه با قسم پذیرفته می‏شود؛ چون ترصیف سنگها یا خشتها با ساختمانی، اماره هم‏زمان بودن بنای آن دو است.


پیشنهاد کاربران

ترصیف در علم حقوق به معنای اتصال منظم دو بنا است ، به گونه ای که آجرهای آن دو به هم قفل و بست شده باشد.

نشانه یا علامتی بر روی دیوار که نشان دهنده مالکیت شخص خاصی باشد. مانند طاقچه در سمتی از دیوار که نشان از مالکیت دیوار دارد

منظور از ترصیف طبق ماده ۱۱۰ قانون مدنی همان پیوست بودن قسمتی از بنا به قسمت دیگر به طوری که آجر ها با یکدیگر به صورت قفل و بست ساخته شده باشد.

معنای حقوقی
دیوار یا ستون مشترک بین دو ملک

معنای حقوقی
درست است که در خصوص دیوار مشترک میباشد ولی جنبه تعلق مالکیت دارد به این معنی که
دیوار مشترک بین دو نفر در اصل متعلق
به آن دو میباشد بدون برتری مالکیت یکی
نسبت به دیگری ولی اگر یکی از آن دو
به صورت ترصیف ( آجرنماهایی خاص بنا
که ملحق به دیوار مشترک شود و در آن ادامه یابد )
باشد نشانه ای بر مالکیت اختصاصی اوست

ترصیف، یعنی؛ پیوسته و متظم بودن قسمتی از بنا به قسمت دیگر، یا بعبارت روشن تر:" به اتصال منظم دو بنا که آجرهای آن دو، بهم قفل و بست شده باشند؛ ترصیف می گویند. "


کلمات دیگر: