ترسناکی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
بیمناکی خوف انگیزی .
لغت نامه دهخدا
ترسناکی. [ ت َ ] ( حامص مرکب ) خوف و بیم و ترس و خطرناکی و وحشت. ( ناظم الاطباء ) :
سه ماه از ترسناکی بود بیمار
نخفتی هیچ شب زاندوه و تیمار.
سه ماه از ترسناکی بود بیمار
نخفتی هیچ شب زاندوه و تیمار.
نظامی.
کلمات دیگر: