کلمه جو
صفحه اصلی

ترسک

لغت نامه دهخدا

ترسک. [ ت ُ س ُ ] ( اِ ) سنگ ریزه در گل که در میان نهر آب و اطراف نهر بسیار صلب و محکم شده که با کلنگ فولاد آنرا می شکنند و بعضی از آن را سنگ آسیا می سازند و بسیار دوام می کند، و آنچه بسیار صلب و محکم نشده و زودمی شکند آنرا سُکْج گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).


کلمات دیگر: