خوشرویی در سواداگری در یک بار و ترش رویی در بار دیگر .
خسقات
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خسقات. [ خ َ س َ ] ( ع اِ ) خوشرویی در سوداگری در یک بار و ترش رویی در بار دیگر و منه : انه لذو خسقات فی البیع؛ یعنی باری روا می دارد و باری فسخ بیع می کند. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
کلمات دیگر: