کلمه جو
صفحه اصلی

خش خشت

فرهنگ فارسی

بمعنی خشت خشت است که صدای ورق کاغذ و جامه و آواز شلوار نو پوشیده باشد و جز آن .

لغت نامه دهخدا

خش خشت. [ خ ِ خ ِ ] ( اِ صوت ) بمعنی خشت خشت است که صدای ورق کاغذ و جامه و آواز شلوار نوپوشیده باشد و جز آن. ( از برهان قاطع ) :
که فرومرد از یکی خش خشت موش.
مولوی.


کلمات دیگر: