امکان تمکن
دست روائی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دست روائی. [ دَ رَ ] ( حامص مرکب ) امکان. تمکن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
تو بر جگری دست نیالائی و حقاک
جز بر جگری نیست مرا دست روائی.
تو بر جگری دست نیالائی و حقاک
جز بر جگری نیست مرا دست روائی.
خاقانی.
کلمات دیگر: