کلمه جو
صفحه اصلی

حراز الحجر

فرهنگ فارسی

جوزجندم گوز گندم

لغت نامه دهخدا

حرازالحجر. [ ] ( ع اِ مرکب ) بهق الحجر. جوز جندم. گوز گندم. رجوع به حرازالصخر شود.


کلمات دیگر: