تئودوسیوس (به یونانی: Θεοδόσιος) بزرگترین پسر امپراتور موریس بود و از سال ۵۹۰ تا زمان رسیدن و اعدامش در طی یک شورش نظامی در نوامبر ۶۰۲، دستیار امپراتور بود. همراه با پدرزنش ژرمانوس، او در مدت کوتاهی به عنوان جانشین موریس توسط نیروهای نظامی پیشنهاد شد، اما ارتش در نهایت به جای آن فوکاس را ترجیح داد. تئودوسیوس چند روز پس از مرگ موریس توسط طرفداران فوکاس دستگیر و اعدام شد. با این وجود، شایعات زیادی مبنی بر اینکه او از اعدام جان سالم به در برده و به دربار خسروپرویز پناهنده شده گسترش یافت.
جنگ ایران و روم شرقی (۶۲۸–۶۰۲)
موریس (امپراتور)
خسرو پرویز
پس از کشته شدن موریس و تمامی اعضای خانواده اش توسط فوکاس، شایعاتی پیرامون فرار کردن و زنده ماندن تئودوسیوس گسترش یافت. ادعا شد که پدرزنش، ژرمانوس، به یکی از فرماندهان فوکاس به نام اسکندر، رشوه داده بود تا تئودوسیوس را آزاد کند. طی این داستان تئودوسیوس فرار می کند و به لازیکا رسید و در همان جا در گذشت. تئوفیلاکت سیموکاتا گزارش می دهد که او این شایعات را کاملاً بررسی کرده و آنها را نادرست یافته است
با این حال، نارسس، فرماندار استان میان رودان که از هرج و مرج پیش آمده در بیزانس استفاده کرده بود و با شورش علیه فوکاس شهر ادسا را تصرف کرده بود از این شایعات استفاده کرد. او ادعا کرد که تئودوسیوس زنده است و او برایش مبارزه می کند. خبر این داستان به خسروپرویز رسید و او نیز از این داستان به این شکل که تئودوسیوس به وی پناهنده شده و از خسرو درخواست کمک کرده است بهانه ای برای تهاجم خود به بیزانس ساخت و ادعا کرد که برای خونخواهی موریس و خانواده اش جنگ را آغاز کرده است تا تئودوسیوس را به عنوان امپراتور بر حق بر تخت قرار بنشاند.
جنگ ایران و روم شرقی (۶۲۸–۶۰۲)
موریس (امپراتور)
خسرو پرویز
پس از کشته شدن موریس و تمامی اعضای خانواده اش توسط فوکاس، شایعاتی پیرامون فرار کردن و زنده ماندن تئودوسیوس گسترش یافت. ادعا شد که پدرزنش، ژرمانوس، به یکی از فرماندهان فوکاس به نام اسکندر، رشوه داده بود تا تئودوسیوس را آزاد کند. طی این داستان تئودوسیوس فرار می کند و به لازیکا رسید و در همان جا در گذشت. تئوفیلاکت سیموکاتا گزارش می دهد که او این شایعات را کاملاً بررسی کرده و آنها را نادرست یافته است
با این حال، نارسس، فرماندار استان میان رودان که از هرج و مرج پیش آمده در بیزانس استفاده کرده بود و با شورش علیه فوکاس شهر ادسا را تصرف کرده بود از این شایعات استفاده کرد. او ادعا کرد که تئودوسیوس زنده است و او برایش مبارزه می کند. خبر این داستان به خسروپرویز رسید و او نیز از این داستان به این شکل که تئودوسیوس به وی پناهنده شده و از خسرو درخواست کمک کرده است بهانه ای برای تهاجم خود به بیزانس ساخت و ادعا کرد که برای خونخواهی موریس و خانواده اش جنگ را آغاز کرده است تا تئودوسیوس را به عنوان امپراتور بر حق بر تخت قرار بنشاند.
wiki: تئودوسیوس پسر موریس