پائولو ویلاجیو (زادهٔ ۳۰ دسامبر ۱۹۳۲ - درگذشته ۳ ژوئیه ۲۰۱۷) بازیگر، نویسنده، کارگردان و کمدین ایتالیایی بود. وی بیش تر برای آثاری هم چون پروفسور کرانز، جیاندومنیکا فراچیای ترسو و حسابدار افتاده و چاپلوس، هوگو فانتوزی شناخته می شود. او هم چنین چندین کتاب اغلب با درون مایهٔ طنز نوشته و در فیلم های متعددی نیز بازی کرده است.
آن را بخور (۱۹۶۸)
چهار پاتر نوستر (۱۹۶۹)
بازرس وحشتناک (۱۹۶۹)
به تو فکر می کنم (۱۹۶۹)
پا در هوا (۱۹۷۰)
بارسلون در جنگ های صلیبی (۱۹۷۰)
بی خانواده، بی خانمان به دنبال محبت (۱۹۷۲)
خوش به حال پولدار (۱۹۷۲)
با انقلاب چه باید بکنیم؟ (۱۹۷۲)
به زن سفید دست نزن (۱۹۷۴)
حل و فصل بازی آمریکا (۱۹۷۴)
برای مادر عزیزم در زادروزش (۱۹۷۴)
انجیر مقدس (۱۹۷۵)
فانتوزی (۱۹۷۵)
امضای شما چیست؟ (۱۹۷۵)
خانم ها و آقایان، شب خوش (۱۹۷۶)
آقای رابینسون (۱۹۷۶)
بل پاس (۱۹۷۷)
تعطیلات کجا می روی؟ (۱۹۷۸)
سه ببر در برابر سه ببر (۱۹۷۷)
من ببرم، تو ببری، او ببر است (۱۹۷۷)
پروفسور کرانز آلمان (۱۹۷۸)
وقتی که او هست ... شما عزیزم! (۱۹۷۸)
دکتر ژکیل و خانم مهربان (۱۹۷۸)
بانک داری خطرناک (۱۹۷۹)
مهمان دار (۱۹۸۰)
میراندولینا (۱۹۸۰)
فانتوزی علیه همه (۱۹۸۰، بازیگر و کارگردان)
فراچیا انسان وحشی (۱۹۸۱)
چرخش (۱۹۸۱)
رزانه (۱۹۸۲)
بانی و کلاید به سبک ایتالیایی (۱۹۸۲)
رویای مونسترونسلی ممنوع (۱۹۸۳)
فانتوزی هنوز رنج می برد (۱۹۸۳)
رو در رو (۱۹۸۴)
رویاها و نیازها (۱۹۸۴)
سوپر فانتوزی (۱۹۸۵)
مبارزان آتشین (۱۹۸۵)
فراچیا دراکولا می شود (۱۹۸۵)
مدرسهٔ دزدان (۱۹۸۶)
فروشگاه های زنجیره ای (۱۹۸۶)
مواد غنی (۱۹۸۷)
ریمینی، ریمینی (۱۹۸۷)
مدرسهٔ دزدان ۲ (۱۹۸۷)
ماموریت قهرمانانه، آتش نشانان ۲ (۱۹۸۷)
ماجراجویی گقدر سخت است (۱۹۸۷)
ولپون (۱۹۸۸)
فانتوزی بازنشسته می شود (۱۹۸۸)
صدای ماه (۱۹۸۹)
من قرعه کشی سال را بردم (۱۹۸۹)
فانتوزی به سوی رستگاری (۱۹۹۰)
طنز (۱۹۹۰)
امیدوارم منظم شوم (۱۹۹۲)
طنز ۲ (۱۹۹۲)
راز چوب کهنه (۱۹۹۳)
فانتوزی در بهشت (۱۹۹۳)
دوستان عزیز لعنتی (۱۹۹۴)
طنز جدید (۱۹۹۴)
گلولهٔ برفی (۱۹۹۵)
من انگلیسی حرف نمی زنم (۱۹۹۵)
پیشخدمت (۱۹۹۵)
بازگشت فانتوزی (۱۹۹۶)
بانزی (۱۹۹۷)
دروغگو در بهشت (۱۹۹۸)
به دلایل خانوادگی (۱۹۹۸)
فانتوزی ۲۰۰۰ - معاد (۱۹۹۹)
آبی (۲۰۰۰)
دندان (۲۰۰۰)
هرمانو (۲۰۰۰)
نامزد (۲۰۰۱)
هایدی (۲۰۰۱)
سنت جان - مکاشفات (۲۰۰۲)
گاز (۲۰۰۵)
هرمانو (۲۰۰۷)
من می خواهم تنها زندگی کنم (۲۰۰۸)
مسایل قلبی (۲۰۰۹)
تولید هزار یورو (۲۰۰۹)
همه بر گرد هیچ و پوچ (۲۰۱۲)
پائولو ویلاجیو در جنوا همراه با برادر دوقلویش «پیرو» زاده شد. پدو او «اتور ویلاجیو» (۱۹۰۵ - ۱۹۹۲) یک نقشه بردار و اصالتاً اهل پالرمو و «ماریا» مادرش نیز یک آموزگار زبان و ونیزی بود.
او تحصیلاتش را در «لیزو جیناسیو آندریا دوریا» به پایان برد و به طور مقدماتی به تحصیل در رشتهٔ حقوق پرداخت اما آن را نیمه کاره رها کرد. او یک کارمند در صنایع فولاد بود که شخصیت «هوگو فانتوزی» نیز برگرفته از همین شغل وی است. موریزیو کاستانزو استعداد بازیگری پائولو را کشف کرد و در ۱۹۶۷ از وی خواست که در یک کاباره در رم بازی کند. از آن جا وی برای بازی در برنامهٔ تلویزیونی «کوئلی دلا دومنیکا» (پسران یک شنبه) انتخاب شد. برنامه ای که شخصیت فانتوزی برای نخستین بار در آن ظاهر گشت و شخصیت تهاجمی پروفسور کرانز و شخصیت ریاکار جیاندومنیکا فراچیا در آن پرداخته شد.
پس از این تجربهٔ تلویزیونی، ولیاجیو نویسندگی را برای مجله های «اسپرسو» و «اروپا» آغاز کرد. داستان هایی کوتاه که نقش اصلی آن فانتوزی بود، مردی با شخصیت ضعیف و البته سرسخت نسبت به بدبختی و «مگا مدیر» رئیس «مگا شرکت» جایی که او کار می کرد. در سال ۱۹۷۱ انتشارات «ریزولی» کتاب های فانتوزی را منتشر کرد مجموعه ای از این داستان ها که میلیون ها نسخه از آن به فروش رفت. کتاب نخست جایزهٔ گوگول را در مسکو از آن خود کرد که در سال ۱۹۷۵ منجر به حضور فانتوزی در فیلمی به کارگردانی لوچیانو سالس شد.
آن را بخور (۱۹۶۸)
چهار پاتر نوستر (۱۹۶۹)
بازرس وحشتناک (۱۹۶۹)
به تو فکر می کنم (۱۹۶۹)
پا در هوا (۱۹۷۰)
بارسلون در جنگ های صلیبی (۱۹۷۰)
بی خانواده، بی خانمان به دنبال محبت (۱۹۷۲)
خوش به حال پولدار (۱۹۷۲)
با انقلاب چه باید بکنیم؟ (۱۹۷۲)
به زن سفید دست نزن (۱۹۷۴)
حل و فصل بازی آمریکا (۱۹۷۴)
برای مادر عزیزم در زادروزش (۱۹۷۴)
انجیر مقدس (۱۹۷۵)
فانتوزی (۱۹۷۵)
امضای شما چیست؟ (۱۹۷۵)
خانم ها و آقایان، شب خوش (۱۹۷۶)
آقای رابینسون (۱۹۷۶)
بل پاس (۱۹۷۷)
تعطیلات کجا می روی؟ (۱۹۷۸)
سه ببر در برابر سه ببر (۱۹۷۷)
من ببرم، تو ببری، او ببر است (۱۹۷۷)
پروفسور کرانز آلمان (۱۹۷۸)
وقتی که او هست ... شما عزیزم! (۱۹۷۸)
دکتر ژکیل و خانم مهربان (۱۹۷۸)
بانک داری خطرناک (۱۹۷۹)
مهمان دار (۱۹۸۰)
میراندولینا (۱۹۸۰)
فانتوزی علیه همه (۱۹۸۰، بازیگر و کارگردان)
فراچیا انسان وحشی (۱۹۸۱)
چرخش (۱۹۸۱)
رزانه (۱۹۸۲)
بانی و کلاید به سبک ایتالیایی (۱۹۸۲)
رویای مونسترونسلی ممنوع (۱۹۸۳)
فانتوزی هنوز رنج می برد (۱۹۸۳)
رو در رو (۱۹۸۴)
رویاها و نیازها (۱۹۸۴)
سوپر فانتوزی (۱۹۸۵)
مبارزان آتشین (۱۹۸۵)
فراچیا دراکولا می شود (۱۹۸۵)
مدرسهٔ دزدان (۱۹۸۶)
فروشگاه های زنجیره ای (۱۹۸۶)
مواد غنی (۱۹۸۷)
ریمینی، ریمینی (۱۹۸۷)
مدرسهٔ دزدان ۲ (۱۹۸۷)
ماموریت قهرمانانه، آتش نشانان ۲ (۱۹۸۷)
ماجراجویی گقدر سخت است (۱۹۸۷)
ولپون (۱۹۸۸)
فانتوزی بازنشسته می شود (۱۹۸۸)
صدای ماه (۱۹۸۹)
من قرعه کشی سال را بردم (۱۹۸۹)
فانتوزی به سوی رستگاری (۱۹۹۰)
طنز (۱۹۹۰)
امیدوارم منظم شوم (۱۹۹۲)
طنز ۲ (۱۹۹۲)
راز چوب کهنه (۱۹۹۳)
فانتوزی در بهشت (۱۹۹۳)
دوستان عزیز لعنتی (۱۹۹۴)
طنز جدید (۱۹۹۴)
گلولهٔ برفی (۱۹۹۵)
من انگلیسی حرف نمی زنم (۱۹۹۵)
پیشخدمت (۱۹۹۵)
بازگشت فانتوزی (۱۹۹۶)
بانزی (۱۹۹۷)
دروغگو در بهشت (۱۹۹۸)
به دلایل خانوادگی (۱۹۹۸)
فانتوزی ۲۰۰۰ - معاد (۱۹۹۹)
آبی (۲۰۰۰)
دندان (۲۰۰۰)
هرمانو (۲۰۰۰)
نامزد (۲۰۰۱)
هایدی (۲۰۰۱)
سنت جان - مکاشفات (۲۰۰۲)
گاز (۲۰۰۵)
هرمانو (۲۰۰۷)
من می خواهم تنها زندگی کنم (۲۰۰۸)
مسایل قلبی (۲۰۰۹)
تولید هزار یورو (۲۰۰۹)
همه بر گرد هیچ و پوچ (۲۰۱۲)
پائولو ویلاجیو در جنوا همراه با برادر دوقلویش «پیرو» زاده شد. پدو او «اتور ویلاجیو» (۱۹۰۵ - ۱۹۹۲) یک نقشه بردار و اصالتاً اهل پالرمو و «ماریا» مادرش نیز یک آموزگار زبان و ونیزی بود.
او تحصیلاتش را در «لیزو جیناسیو آندریا دوریا» به پایان برد و به طور مقدماتی به تحصیل در رشتهٔ حقوق پرداخت اما آن را نیمه کاره رها کرد. او یک کارمند در صنایع فولاد بود که شخصیت «هوگو فانتوزی» نیز برگرفته از همین شغل وی است. موریزیو کاستانزو استعداد بازیگری پائولو را کشف کرد و در ۱۹۶۷ از وی خواست که در یک کاباره در رم بازی کند. از آن جا وی برای بازی در برنامهٔ تلویزیونی «کوئلی دلا دومنیکا» (پسران یک شنبه) انتخاب شد. برنامه ای که شخصیت فانتوزی برای نخستین بار در آن ظاهر گشت و شخصیت تهاجمی پروفسور کرانز و شخصیت ریاکار جیاندومنیکا فراچیا در آن پرداخته شد.
پس از این تجربهٔ تلویزیونی، ولیاجیو نویسندگی را برای مجله های «اسپرسو» و «اروپا» آغاز کرد. داستان هایی کوتاه که نقش اصلی آن فانتوزی بود، مردی با شخصیت ضعیف و البته سرسخت نسبت به بدبختی و «مگا مدیر» رئیس «مگا شرکت» جایی که او کار می کرد. در سال ۱۹۷۱ انتشارات «ریزولی» کتاب های فانتوزی را منتشر کرد مجموعه ای از این داستان ها که میلیون ها نسخه از آن به فروش رفت. کتاب نخست جایزهٔ گوگول را در مسکو از آن خود کرد که در سال ۱۹۷۵ منجر به حضور فانتوزی در فیلمی به کارگردانی لوچیانو سالس شد.
wiki: پائولو ویلاجیو