کلمه جو
صفحه اصلی

خم پرورد

فرهنگ فارسی

پرورده خم آنچه در خم پرورده شود

لغت نامه دهخدا

خم پرورد. [ خ ُ پ َرْ وَ ] ( ن مف مرکب ) پرورده خم. آنچه در خم پرورده شود. کنایه از شراب.


کلمات دیگر: