عنجورة. [ ع ُ رَ ] (ع اِ) غلاف شیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). غلاف بطری . (از اقرب الموارد). || لقب مردی که چون به وی می گفتند «عَنجِر یا عنجورة!» خشمناک می گشت .(از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
عنجوره
لغت نامه دهخدا
( عنجورة ) عنجورة. [ ع ُ رَ ] ( ع اِ ) غلاف شیشه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). غلاف بطری. ( از اقرب الموارد ). || لقب مردی که چون به وی می گفتند «عَنجِر یا عنجورة!» خشمناک می گشت.( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
کلمات دیگر: