کلمه جو
صفحه اصلی

دلظی

لغت نامه دهخدا

دلظی. [ دَ ظا ] ( ع ص ) رجل دلظی و بلزی ؛ شخص ستبر و قوی هیکل و چهارشانه. ( از ذیل اقرب الموارد ) ( از لسان ).

دلظی. [ دِ ل َ ظا ] ( ع ص ) کسی که می گریزی از وی و به جنگ وی ایستادن نتوانی ، مذکر و مؤنث در آن یکسان است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

دلظی . [ دَ ظا ] (ع ص ) رجل دلظی و بلزی ؛ شخص ستبر و قوی هیکل و چهارشانه . (از ذیل اقرب الموارد) (از لسان ).


دلظی . [ دِ ل َ ظا ] (ع ص ) کسی که می گریزی از وی و به جنگ وی ایستادن نتوانی ، مذکر و مؤنث در آن یکسان است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: