کلمه جو
صفحه اصلی

ریونج

لغت نامه دهخدا

ریونج. [ ری وَ ] ( اِ ) رستنیی که ریباس نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ریواس شود.

ریونج. [ ری وَ ] ( اِخ ) قریه ای است از قراء نیشابور. ( از معجم البلدان ) ( از یادداشت مؤلف ).

ریونج . [ ری وَ ] (اِ) رستنیی که ریباس نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به ریواس شود.


ریونج . [ ری وَ ] (اِخ ) قریه ای است از قراء نیشابور. (از معجم البلدان ) (از یادداشت مؤلف ).



کلمات دیگر: