( حواقة ) حواقة. [ ح ُ ق َ ] ( ع اِ ) آنچه بجاروب روفته بیرون کنند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). خاک روبه. کناسه. || قماش. ( اقرب الموارد ).
حواقه
لغت نامه دهخدا
حواقة. [ ح ُ ق َ ] (ع اِ) آنچه بجاروب روفته بیرون کنند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خاک روبه . کناسه . || قماش . (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: