نقره داغ کردن
فارسی به انگلیسی
to fine, to blackmail, [o.s.] to cauterize by silver (mony)
fine, mulct
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - جریمه پولی کردن کسی را . ۲ - باج گرفتن سر کیسه کردن .
لغت نامه دهخدا
نقره داغ کردن. [ ن ُ رَ / رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درتداول عامه ، جریمه نقدی گرفتن. ( یادداشت مؤلف ).
اصطلاحات
معنی ضرب المثل -> نقره داغ کردن
تنبیه پولی کردن، جریمه و گوشمالی به طریقه نقدی و مالی.
تنبیه پولی کردن، جریمه و گوشمالی به طریقه نقدی و مالی.
کلمات دیگر: