کلمه جو
صفحه اصلی

ابوالعتاهیه

فرهنگ فارسی

شاعری از عرب
ابو اسحاق اسماعیل بن قاسم شاعر عرب ( ف . بغداد ۲۱۱ یا ۲۱۳ ه . ق ٠ ) مولد او عین التمر ( حجاز ) نزدیک حجاز و منشائ او کوفه و مسکنش بغداد بود ٠ وی به عشق عتبه کنیزک امام مهدی شهرت یافت و بیشتر تعزلات او درباره همین زن است ٠ ابو العتاهیه در طبقه بشار و ابو نواس است ٠

لغت نامه دهخدا

ابوالعتاهیه . [ اَ بُل ْ ع َ ی َ ] (اِخ ) ابواسحاق اسماعیل بن قاسم بن سویدبن کیسان العنزی بالولاء العینی . معروف به ابی العتاهیه ٔ شاعر مشهور. مولد او به عین التمر شهرکی به حجاز نزدیک مدینه است و بعضی گفته اند از اعمال سقی الفرات . و یاقوت حموی در کتاب المشترک گوید: از عین التمرنزدیک انبار است . منشاء او کوفه و مسکن وی بغداد بود. وی سفال فروشی داشت و بمحبت عتبه کنیزک امام مهدی مشهور بود و بیشتر تغزلات وی راجع بدان زن است . ابوالعباس مبرد در کامل آرد که ابوالعتاهیه هرسال به مهدی بنوروز و مهرجان از معمولات خویش هدیه فرستادی ، باری سفالینه ای بحضرت خلیفه ارسال داشت و در آن جامه نرم ببوی خوش کرده و در حواشی آن این دو بیت نگاشته :
نفسی بشئی من الدنیا معلقة
اﷲ و القائم المهدی یکفیها
انی لایاس منها ثم یطمعنی
فیها احتقارک بالدنیا و ما فیها.
و مراد او از شی ٔ دنیا عتبه ٔ جاریه بود. خلیفه عتبه را بدو فرستادن خواست کنیزک زاری کرد و گفت ای امیر مومنان آزرم و نیکو بندگی من فراموش کردی و مرا بمردی زشت روی کوزه گر که نان از طریق شعر بدست آرد فرستی و خلیفه بر او ببخشید و گفت سفالینه ٔ وی را از نقدینه انباشته بوی دهند او به کتاب گفت قصد خلیفه انباشتن به دینار بود گفتند ما ندانیم آنرا به دراهم پرکنیم و اگر خلیفه صریح بگفت بزر بدل سازیم و این اختلاف یکسال بکشید. عتبه گفت اگر این عاشق در عشق خویش دروغزن نبود یکسال در کار تبدیل درهم بدینار نمی گذاشت و مرا فراموش نمی کرد. و او را مدایحی است در حق خلیفه و عمروبن العلا و از مولدین و در طبقه بشار و ابی نواس است . و در زهد نیز وی را اشعار بسیار است و در سال 211 یا 213 هَ . ق . به بغداد درگذشت و گور او بنهر عیسی رویاروی قنطرةالزیاتین است . رجوع به ابن خلکان و رجوع به تاریخ بیهقی ص 238 و حاشیه ٔ آن شود.


ابوالعتاهیة. [ اَ بُل ْ ع َ ی َ ] (اِخ ) محمد مکنی به ابی عبداﷲ. شاعری از عرب . رجوع به محمد ابوعبداﷲ... شود.


( ابوالعتاهیة ) ابوالعتاهیة. [ اَ بُل ْ ع َ ی َ ] ( اِخ ) محمد مکنی به ابی عبداﷲ. شاعری از عرب. رجوع به محمد ابوعبداﷲ... شود.
ابوالعتاهیه. [ اَ بُل ْ ع َ ی َ ] ( اِخ ) ابواسحاق اسماعیل بن قاسم بن سویدبن کیسان العنزی بالولاء العینی. معروف به ابی العتاهیه شاعر مشهور. مولد او به عین التمر شهرکی به حجاز نزدیک مدینه است و بعضی گفته اند از اعمال سقی الفرات. و یاقوت حموی در کتاب المشترک گوید: از عین التمرنزدیک انبار است. منشاء او کوفه و مسکن وی بغداد بود. وی سفال فروشی داشت و بمحبت عتبه کنیزک امام مهدی مشهور بود و بیشتر تغزلات وی راجع بدان زن است. ابوالعباس مبرد در کامل آرد که ابوالعتاهیه هرسال به مهدی بنوروز و مهرجان از معمولات خویش هدیه فرستادی ، باری سفالینه ای بحضرت خلیفه ارسال داشت و در آن جامه نرم ببوی خوش کرده و در حواشی آن این دو بیت نگاشته :
نفسی بشئی من الدنیا معلقة
اﷲ و القائم المهدی یکفیها
انی لایاس منها ثم یطمعنی
فیها احتقارک بالدنیا و ما فیها.
و مراد او از شی دنیا عتبه جاریه بود. خلیفه عتبه را بدو فرستادن خواست کنیزک زاری کرد و گفت ای امیر مومنان آزرم و نیکو بندگی من فراموش کردی و مرا بمردی زشت روی کوزه گر که نان از طریق شعر بدست آرد فرستی و خلیفه بر او ببخشید و گفت سفالینه وی را از نقدینه انباشته بوی دهند او به کتاب گفت قصد خلیفه انباشتن به دینار بود گفتند ما ندانیم آنرا به دراهم پرکنیم و اگر خلیفه صریح بگفت بزر بدل سازیم و این اختلاف یکسال بکشید. عتبه گفت اگر این عاشق در عشق خویش دروغزن نبود یکسال در کار تبدیل درهم بدینار نمی گذاشت و مرا فراموش نمی کرد. و او را مدایحی است در حق خلیفه و عمروبن العلا و از مولدین و در طبقه بشار و ابی نواس است. و در زهد نیز وی را اشعار بسیار است و در سال 211 یا 213 هَ. ق. به بغداد درگذشت و گور او بنهر عیسی رویاروی قنطرةالزیاتین است. رجوع به ابن خلکان و رجوع به تاریخ بیهقی ص 238 و حاشیه آن شود.

دانشنامه عمومی

ابواسحاق اسماعیل بن قاسم بن سوید بن کیسان شناخته شده به ابوالعَتاهیه (زادهٔ ۱۳۰/۱۵۸ - مرگ ۲۱۱/۲۱۳ هجری قمری) برابر با ۷۴۸-۸۲۶ میلادی) شاعر عرب روزگار عباسیان بود. پیشهٔ اصلی او کوزه گری بود و به پارسایی و دانایی در روزگار خود نامور بود. همچنین او را به زندیقی متهم می کردند. ابوالعتاهیه از پیروان شعوبیه بود.
حسینعلی ممتحن، نهضت شعوبیه، جنبش ملی در برابر خلافت اموی و عباسی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، شابک ‎۹۶۴-۴۴۵-۵۶۶-۵
لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ ابوالعتاهیه
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
ابوالعتاهیه از موالی شمرده می شد.
زادگاه او به درستی آشکار نیست. می نماید که نیاکانش روزگاری در عین التمر می زیسته اند و تازش عرب های مسلمان به بردگی کشیده شده اند. ابوالعتاهیه هم روزگار با المهدی، هارون الرشید و مامون خلیفگان عباسی بود و از سوی آنان نواخته می شد. مستمری ای که در زمان هارون بدو پرداخت می شد برابر با ۵۰ هزار درهم بود.
شعرهای او شامل زهدیات می شود و درون مایه اش بیشتر دربارهٔ مرگ و بدبینی به زندگانی بود. از آنجایی که در این شعرها اشاره ای به بهشت و جهنم و جهان پس از مرگ نمی نمود به زندیق بودن متهم اش کرده بودند. وی از شاعران اثرگذار بر شعر عربی و در مدح و غزل استاد بود. همچنین شعرهایی در گردن فرازی به تبار ایرانیش و پرهیز از عربیت دارد. برای نمونه شعر زیر را برای ایرانی ای به نام والبه که می کوشید برای خود تباری عربی دست و پا کند سروده بود:

نقل قول ها

اسماعیل بن قاسم عَینزی با کنیهٔ ابواسحاق و شهرت-کنیهٔ ابو العِتاهیه (۷۴۷، عین التمر -۸۲۶ م، بغداد) شاعر عربی عراقی در سدهٔ دوم هجری بود.
• «عشق، جسم و استخوان و نیروی مرا بگداخت/ و از من جز جانی و بدنی لاغر هیچ نمانده است.»• «چنان به تو مشتاقم که از رنج عشق به گونه ای هستم که/ همنشین من چون نزدیکم شود، بوی عشق از جامه ام می شنود.»


کلمات دیگر: