معنی اصطلاح -> مچ کسی را گرفتن
دیدن کسی در هنگام انجام کار خلاف یا کاری که نمی خواسته دیگران از آن آگاه شوند؛
گیر انداختن / دستگیر کردن غافل گیرانه ی کسی
مثال:
1- به خیال خودش با مهارت چند جنس کوچک را در جیبش گذاشت، اما هنگام خروج از در فروشگاه، یک نگهبان مخفی مچش را گرفت.
دیدن کسی در هنگام انجام کار خلاف یا کاری که نمی خواسته دیگران از آن آگاه شوند؛
گیر انداختن / دستگیر کردن غافل گیرانه ی کسی
مثال:
1- به خیال خودش با مهارت چند جنس کوچک را در جیبش گذاشت، اما هنگام خروج از در فروشگاه، یک نگهبان مخفی مچش را گرفت.